به وقت ۳ صبح

ساعت ۳ صبح و تا الان داشتم درس میخوندم 

هنوز ایده آلم نیست. درسته تا این ساعت بیدار بودم اما ساعت زیادی در طول روز نخونده بودم.

به هر حال اوضاعم خیلی بهتره و امیدوار ترم ...!

یه حسی بهم‌ میگه امسال میتونم!

پ.ن : ادبیات با اختلاف زیادی مورد علاقه ترین درس کنکور برای منه! تا الان داشتم ادبیات میخوندم و با احساس خوبی دارم میرم بخوابم! 

پ.ن :تولد ۲۱ سالگیم که حدود ۷ ماهه دیگه ست باید جایی باشم که میخوام 👍

حرف بسیاره و دلم بسیار پر ! آنا گاوالدا (البته فکر کنم ) یه جمله داره دقیق یادم نمیاد ولی یه چنین چیزی بود که : زن باید سرش اونقدری شلوغ باشه که خیال عاشقی به سرش نزنه. 

من این رو تعمیم میدم به زندگیم هر چند عشق و عاشقی ای توش نیست اما پناه آوردم به درس تا حواسم از پیچیدگی ها و زندگی گندی که احاطه م کرده پرت شه 

این روز ها از هر وقت دیگه ای خسته تر و غمگین ترم اما حداقل یه جوانه ی امیدی تو قلبم هست 

شاید هم یاد گرفتم که در مقابل چیزی که واقعا ناتوانم تسلیم بشم و سرم رو گرم کنم به چیزی که بتونم تغییرش بدم. 

شاید هم چشم دوختم به خوشحالی بعد از قبولی تا بشوره و ببره..!

منو
درباره من
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
پیوندهای روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان