میشه یکم باهام حرف بزنین ؟

دلم خیلی گرفته.از خیلی چیزا. از این که مستقل نیستم.از اینکه دخترم و وقتی حرف از استقلال میشه همه برای یک دختر اون رو به معنی ازدواج میدونن...

وقتی به پدرم میگم من این عقیده رو در این مورد دارم و میگه وقتی تو خونه ی من هستی نمیتونی هر جور دلت خواست فکر کنی هر وقت رفتی سر خونه زندگی خودت هر کار خواستی بکن.

غم همه وجودم رو میگیره وقتی بهم میگن لاغر کن وگرنه کسی نمیگیرتت(از گفته های پدر ) !یا پشت کنکور بمونی سنت میره بالا(پدر بزرگ) !

و من این وسط به حال خودم افسوس میخورم... 

برام سخته زندگی توی خانواده با دیدگاه سنتی. هر چند از بیرون شاید خیلی روشنفکر ومدرن به نظر برسن خانواده م اما از درون ...

حرفای امروز مامان خیلی اذیتم کرد. وقتی داشت توجیهم میکرد که ازدواج سنتی خوبه. هرچند کرم از خودم بود که راجع به ازدواج خودش پرسیدم. پرسیدم چطور سر دو هفته بله رو گفتی و عقد کردین ؟ اصلا چطور بابا رو میشناختی ؟ گفت پدربزرگم تحقیق کرد !گفتم تو دو هفته ؟؟؟؟؟!!!! گفت مگه الان ها چجوریه !درستش همینه دیگه !

هیوا زودتر دمت رو بذار رو کولت و بروووووو ! خطرناکه بین این تفکرات زندگی کردن!

۹ نظر
Mahdi Askari
۲۸ آبان ۱۳:۰۵

خوب باید فرهنگ سازی بشه که اونم مستلزم اینه که تو رسانه ها هی درباره اش صحبت کنن چون اگه زیاد توضیح داده بشه تبدیل به یه چیز عادی میشه ولی متاسفانه متاسفانه وقتی طرز فکر اونایی که تصمیم گیرن و حتی اکثر افراد اینطوریه امیدی نیست ...

پاسخ :

دقیقا....
Dark Angel
۲۸ آبان ۱۳:۰۹

من هم سن توام گمونم

مثل تو پشت کنکورم

خانواده من اینقد سنتی فکر نمیکنه

ولی در حال حاضر من یه راه نجات بیشتر ندارم

از بین خیلی چیزا باید خودمو نجات بدم

و راه نجات من قبول شدن توی ی رشته نسبتا خوب توی ی شهر بزرگه

من قبلا به خانوادم گفتم قصد ازدواج کردن ندارم و میخوام مستقل باشم و زندگی خودمو بسازم

فک میکنم راه نجات تو هم کنکور باشه!

خوب بخون هیواااا خوب بخووون

پاسخ :

درسته کاملا
باید نهایت تلاشمون رو به کار بگیریم.
آزادی تو اینه :)
نباتِ خدا
۲۸ آبان ۱۳:۱۷

سلام عزیزم :)

تنها در این صورت ک خانوادتو بپذیری آروم میشی، باید بپذیری ک با تو متفاوتن و متفاوت فکر می کنند :) 

پاسخ :

سلام نبات قشنگم :) خوبیییییییییی؟!
والا من تا الان خیلی پذیرفتمشون.اونا نمیخوان بپذیرن :(
Kiarash
۲۸ آبان ۱۳:۳۵

من چنتا از دوستام مثل تو بودن ، ولی با پا فشاری و استمرار بالاخره تونستن مستقل بشن. البته یه سری باج هم دادن ، ولی بالاخره از هیچی بهتره.

دووم بیار ، تسلیم نشو ؛یکم بزرگتر شو ، و آروم اروم مخالفت ها تو ابراز کن. میبینی یه جایی دیگه کم میارن.

امیدوارم هرچه زودتر استقلالتو بدست بیاری. 

پاسخ :

ممنون
امیدوارم بشه واقعا
داوود رزمجو
۲۸ آبان ۱۳:۵۲

بیشتر دخترها وضعیت شما رو دارند. به جای جنگ و ستیز با شرایط کنونی بهتر این هست که به آنچه که واقعا میخواهید فکر کنید و با تجسم و عبارات تاکیدی همه هستی با شما همراه خواهند شد. 

برای خودت زندگی کن و علاقمندی هاتو دنبال کن . 

پیشنهاد می کنم کتاب قانون توانگری از کاترین پاندر رو بخونی رفیق و راهنمای خوبی می تونه باشه 

عرفان ...
۲۸ آبان ۱۶:۱۷

خیلی بده

پاسخ :

:(
سولویگ .
۲۸ آبان ۱۸:۰۲

هیوا... 

هَنگ این دِر.

دووم بیار. 

از این دل‌خوش‌کنکا نمی‌خوام باشم، ولی یه وقتایی سعی می‌کنم به آینده امیدوار باشم و حالم بهتر می‌شه. یه وقتایی. 

پاسخ :

مرسی سولویگ جان :)
آدم خیلی اوقات باید حرفای دل خوش کنک بشنوه اصلا :)

نباتِ خدا
۲۹ آبان ۱۲:۰۹

من ک عالیم، خداروشکر :) تو چطوری؟ 

پاسخ :

منم هستم دیگه :)
بر لب جوی نشستم و گذر عمر میبینم :)))))
نباتِ خدا
۲۹ آبان ۱۲:۵۳

ان شالله که زندگیت بر وفق مراد بگذره، خدا بزرگه :) ❤️🌻

پاسخ :

تو هم همین طور نبات جانم ❤️
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منو
درباره من
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
پیوندهای روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان