جو گیر!!!!

دختر دایی بابام که از بچگی با هم بزرگ شدیم و دوسال از من بزرگ تره طی یه حرکت پیروزمندانه من رو آنفالو کرد و از بین فالور هاش ریمووم کرد!

قبلا بهتون گفته بودم این چیزا اصلا برام مهم نیست. درسته. حتی الان که راجع بهش دارمم مینویسم احساس میکنم انرژیم رو سر فشار دادن کلید های کیبورد دارم هدر میدم!

ولی از این میخوام به یه موضوع دیگه برسم.

واقعیت اینجاست که این الف خانم فروردین ازدواج کرده و از اون موقع آنچنان به قول ما رشتی ها ، چ.و.س. کلاس ( کلاس گذاشتن بیخودی !) میذاره که نگو!

به قول دختر عمم با کسی ازدواج کرده که تمام نداشته های خودش رو داره و حالا داره با داشته های شوهرش پز میده !( این داشته ها به هیچ وجه مالی نیست!)

آدمای این شکلی برای من بی ارزش ترین آدم هان!

آدمایی با اعتماد به نفس پایین و بی ظرفیت که اندکی برای چیزی تلاش نکردن و بابت چنین چیز های بیخودی دوست دارن پز بدن!

و من مثل همیشه عادت دارم چنین آدم هایی رو از زندگیم حذف کنم !

دختر عمه بهم گفت ( الف دوست صمیمی دختر عمه ست )‌ ببینمش ازش میپرسم چرا چنین کاری کرد! گفتم وا بده ! من بلاکش کردم! حوصله شو ندارم ! نمیخوام جلو کوچیک بشم ! همینم مونده فکر کنه مثلا اینکه چنین کاری کره من ناراحت و افسرده شدم و بعدش ذوق کنه که چه آدم بزرگیه!

سه ماه تمام میزدم در گوش افکارم که الف اونجوری که فکر میکنی نیست! الف چنین آدمی نیست و خودم رو بابتش دعوا میکردم و با مهربونی و احترام باهاش برخورد میکردم. اما آخرسر فهمیدم که تفکرات اولیم کاملا درست بود!

هیوا ! آدمای کوچیک و ناچیز رو الکی بزرگ نکن !

آدمای با اعتماد به نفس پایین و بی ظرفیت !



۱۱ نظر
__PARNIAN __
۲۹ خرداد ۲۲:۲۴
اون کلمه‌یی که به کار بردی خاص رشتیا نیست D:
وااای‌. بی اعتماد به نفس و بی ظرفیت رو خوب اومدی! خیلی خوب!
__PARNIAN __
۲۹ خرداد ۲۲:۳۰
اون کلمه‌یی که به کار بردی خاص رشتیا نیست D:
وااای‌. بی اعتماد به نفس و بی ظرفیت رو خوب اومدی! خیلی خوب!

پاسخ :

جدا ؟!فکر کردم فقط واس ماس:)

نباتِ خدا
۲۹ خرداد ۲۳:۳۰
نمیدونم چی بگم!ولی باید خوشحال باشی بابت حذف شدن آدم های اشتباه زندگیت :)

پاسخ :

دقیقا!خوشحالم !
اما یکم عصبانی از خودم که در وهله ی اول گذاشتم وارد زندگیم بشن !
نباتِ خدا
۳۰ خرداد ۰۰:۱۰
ممنونم ازت...راستش من پارسال تو همین ماه افسردگییم به شدت حاد شد الان دوباره حس میکنم دارم برمیگردم به همون روزا بخاطر همین حس کردم لرزشم بخاطر اینه...بعد لرزش هم حس بدی تو بدنمه انگار یه عالمه استرس بهم تزریق میشه وقتی تنهام خیلی کمه بیشتر تو جمع اینطورم و وقتی دراز میکشم.
نه عزیزم من اصلا قرص مصرف نمیکنم...درست میگی باید برم چکاپ شم...فقط برم پیش روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب؟

پاسخ :

کاملا درکت میکنم عزیزم .من هم اینطوری بودم.حتی تو جمع احساس میکردم که دارم غش یا تشنج میکنم.مشکلات اعصاب خیلی اعصاب خورد کنه :/
پیش روانپزشک یا (همون متخصص اعصاب و روان) باید رفت.  اتفاقا من اول متخصص مغزو اعصاب رفته بودم و گفت مشکلت جسمی نیست . بعد رفتم اعصاب و روان. اینطوری نیست که بخوان مشاوره و اینا بدن ها. فکر نکنم تایم ویزیت از ده دقیقه بیشتر بشه. یه توضیح مختصر از حالت بهش بدی خودش دوزاریش میوفته. من قبل از اینکه برم خیلی میترسیدم که دکترم فکر کنه دیوانم یا چی ،چون آشنا بود ترسم دوچندان بود . اما وقتی رفتم بهم گفت که افسردگی تیپیک ترین و عادی ترین بیماری اعصاب و روانه و نگران نباشم. درمانش هم خیلی تیپیکه و داروهاش هم کم عوارض. البته به شدت افسردگی هم بستگی داره.چون دوز مال من بالا بود عوارض کم کم خودش رو نشون داده که خوب دوره ی درمانم داره تموم میشه و به زودی ول میکنم.
فقط باید صبور باشی.چون نتیجه گرفتن یکم طول میکشه. به دکترت باید اعتماد کنی. اوایل دارو خیلی اذیت میکنه.حتی ممکنه شدت افسردگی و لرزش و کابوس و افکار منفی به شدت بالا بره اما بعد حدود یه هفته تا ده روز تمامش برطرف میشه و حدود یک ماه بعدش قشنگ درمانت رو حس میکنی.
نگران نباش و برو دکتر اعصاب روان . مشکل حل نشدنی ای نیست. خیلی تیپیکه عزیزم.
😂مهسا😂 اا
۳۰ خرداد ۰۰:۲۰
چ.و. س کلاس این کلمه رو که دیدم خیلی خندیدم😂
خوب شد که شناختیش :) 

پاسخ :

خداییش کلمه ی برازنده ای براشه:)
اره خوب شد :)
نباتِ خدا
۳۰ خرداد ۰۱:۱۹
ممنونم هیوای عزیزم...چقدر تو مهربونی آخه :))
خیالمو راحت کردی...یه مقدار نگران بودم :))
ان شالله زود تر داروهارو بزاری کنار و حالت خوبه خوب شه :))

همین کارو میکنم حتما :)

پاسخ :

خواهش میکنم عزیزم کاری نکردم 
هر سوالی داشتی من هستم 
انشالله هر چه زودتر خوب میشی*-*
* اره دقیقا پانیک اون طور که میگیه.و خوب خود حملش مدت زمان کوتاهیه اما اثراتش تا چند ساعت میمونه. خداروشکر این نیست برای تو.
نباتِ خدا
۳۰ خرداد ۰۱:۳۰
ممنونم عزیزم...ان شالله :)

پاسخ :

♡_♡
Mahoor :)
۳۰ خرداد ۰۱:۴۶
منم یک همچین دوستی دارم! البته ایشون ازدواج نکردن، دوست پسر گرفتن وکلا ظاهری و باطنی عوض شد! 
خداروشکر دوست صمیمیم نیست، یک همکلاسی بود که باهم دوست خیلی ساده بودیم:)

پاسخ :

هعی....
اینقدر کمبود اعتماد به نفس و ظرفیت ستودنیه!!!!!!!!
هیوا جعفری
۳۰ خرداد ۰۸:۳۴
نمی دونم چرا ولی تو اطرافیان منم این مورد زیاد بوده که با پیدا کردن یه جنس مخالف دیگه شخصیت قبلی خودشونو فراموش می کنند، درکشون نمی کنم

پاسخ :

Nmidoonm chera in hajm az oghdeh epidemi shodeh...
مـارﮮ :)
۳۰ خرداد ۱۲:۴۷
من خیلی تعجب میکنم چی میشه که بعضیا تا ازدواج میکنن کلا زندگیشون زیر و رو میشه و همه چیزشون و عوض میکنن حتی سیم کارتشون :|
به هرحال اون ادم حتما یه روزی کارش به تو  میفته و میاد  سراغت و اون موقع نوبت توئه که با خونسردی تمام ازش رد بشی و به جای اینستاگرام توی زندگی واقعیت ریمووش کنی

پاسخ :

دقیقا !
اما ترجیح میدم دیگه باهاش برخورد نداشته باشم *-*
آرام :)
۳۰ خرداد ۱۴:۲۶
اینقدر بدم میاد ایش 😅

پاسخ :

منم 😅
منو
درباره من
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
پیوندهای روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان