خداییش راهش اینه؟!

بابام رفته مثلا به بهانه ی آشتی کیک گرفته و حتی یه کلمه حرف هم نزده. برداشته گذاشته رو میز و به هلیا گفته برو به مامان و هیوا بگو اگه دوست دارن بیان!!!!!!!!!!!!! خودشم با قیافه ی اخم کرده کیک رو بریده بود و داشت میخورد!

خیلی بهم برخورد! خیلی خیلی خیلی!

شاید بگید دیوانم ! شاید بگید چقدر خودخواهم! اما من میدونم که بابام این قیافه ها رو فقط واسه ما میگیره! اگر کس دیگری غیر ما اگه قد یه سوزن ازش دلگیر بود تمام توانش رو به کار میبرد که از دلش دربیاره! اما به ما که میرسه...

راستش بحث این نیست ها! ما کلا نمیتونیم خیلی قهر بمونیم! همیشه یکی میره گل میگیره یا شیرینی و کیک میگیره و ختم به خیر میشه! اما همیشه سر این موضوع مشکل حل نشده باقی میمونه و هرچی میگذره بزرگ تر و بزرگتر میشه! خداییش مسئله ی این دفعه( که قطعا فقط مربوط به این دفعه نبود و سالها حرف پشتشه) رو نمیشه فقط با یه کیک ختم به خیر کرد! باید گفتگو کرد! باید بابام جرئت کنه بشینه تا حرف بزنیم! بشینه تا وظایف همدیگه رو به هم یادآوری کنیم!

خودخواهی اینه که یه کیک بگیره و صورت مسئله رو پاک کنی!!!!!

تصمیم گرفتم تا نیومده گفتگو کنیم اندکی هم چراغ سبز نشون ندم!

۶ نظر
doran ...
۲۳ ارديبهشت ۲۱:۱۰
سلام:)
خب بهشون بگید راهش این نیست,به جای کیک باید باهم حرف بزنید و مشکل رو رفع کنید.
اگرهمه تو خانوادتون  اینجوری اشتی میکنند
دارند طبق قانون خانواده‌تون پیش میرند دیگه
حرف بزنید باهاشون:)

پاسخ :

سلام
سالهاست که حوصله حرف زدن و شنیدن نظر مخالف خودش رو نداره....
احسان ..
۲۳ ارديبهشت ۲۱:۱۱
سلام
بعضی باباها غرور دارن..اخلافاشون هم متفاوته
نمیدونم سر چی دعواتون شده ولی دنیا دو روزه
چه خوبه همیشه بخاطر پدر و مادر کوتاه بیاییم
ارزششو نداره

پاسخ :

تو چند تا پست گذشته اشاره کرده بودم اقای دکتر
بحث غرور نیست.من پدرم رو خوب میشناسم. بحث سر این بود که پدرم سالهاست دیگران رو به خانوادش ترجیح میده! کیک خریدنش نشون اینکه اشتباهش رو پذیرفته نبود ! فقط چون نمیتونیم قهر بمونیم بود!
جدید ترین اتفاق این بود که بارها قبلا اتفاق افتاده امل من نتونستم ساکت بمونم! خوب این خیلی طبیعیه که من برای بکسری مسائل دیگه وابسته خانواده نیستم ! حتی پدر من نمیدونه من در یک سال گذشته چند بار بیمارستان و دکتر و غیره رفتم اما دقیقا روز دارو گرفتن خواهر زادش رو میدونه و باهاش میره! هفته پیش داشتم چشم پزشکی میرفتم و گفت باهات میام! چون تایم بدی بود و خلوت هم بود اومد باهام و یک ساعت که منتظر نشستیم دعوا گرفت با منشی که چرا انقدر معطلمون کردیم و بهم میگفت من از خوابم زدم تو رو اوردم!در صورتی که بارها با خواهرزادش رفته دکتر و ساعتها هم منتظر نشسته و صداش هم در نیومده! شما نمی دونین سر این مسائل چقدر شوهر عمه ی من بی مسئولیت شده! حق ندارم ؟! ایا چراغی که به خونه رواست به مسجد حروم نیست؟! از نظر مالی تو رفاه بودن که همه چیز نیست! حداقل باید همونقدری که از لحاظ معنوی برای خانواده خواهرش حضور داره برای ما هم داشته باشه...
علی رضا
۲۳ ارديبهشت ۲۱:۳۶
حل مشکل رفتن پیش روانشناسه.
قصد توهین نیستا.مثلا خودم بابام کمی اعصابش بعضی اوقات تنده،سنش هم که بالاتر میره به جای اینکه بهتر بشه اخلاقای بدتری داره پیدا میکنه.مامانم میگه باید بری دکتر میگه مگه من دیوونه و روانیم که برم؟خلاصه با حرف زدن فقط 20-30 درصد قضیه رو شاید بشه حل کرد.

پاسخ :

کاملا حق با شماست 
من پارسال حدود 20 جلسه مشاوره رفتم برای افسردگیم حتی حاظر نشد بیاد یه ده دقیقه صحبت کنه!
همیشه بد اخلاق نیستا! اما خوب اخلاق خاص خودش رو داره ...
samaneh rsl
۲۳ ارديبهشت ۲۲:۲۲
میدونی برای منم زیاد پیش اومده از دست پدر و مادرم نارحت باشم و از دید سوم شخص هم حق با من باشه ! ولی همیشه پیش قدم شدم برای آشتی و رفتم عذرخواهی کردم !
میدونی چرا؟
چون با چند ساعت سکوت سرد و اینا یهو به این فکر میکنم که خدای نکرده اگر یک روز کنارم نباشن چی ؟
اصلا یه روزی ازینجا رفتم و حسرت همین دقیقه ها رو خوردم چی ؟
میرم میبوسمشون و عذرخواهی میکنم :) اینجوری دلم آرومه !

شاید نوشته ام زیاد ربطی به پست شما نداشت ولی حس میکنم تو هم میتونی راحت تر با موضوع و مدل اشتی کردن پدرت کنار بیای :)

پاسخ :

من خیلی به این چیزی که گفتی اعتقاد دارم اما وقتی خیلی عصبانیم یادم میره!
ممنون که به یادم اوردی ♡_♡
سولویگ ...
۲۴ ارديبهشت ۰۹:۵۰
ههععیی... چی بگم؟
بهش بگو خب. بگو بابا باید صحبت کنیم درموردش! 

پاسخ :

هعییی چی بگم؟!
گفتم بهش .فایده نداره!
امیلی :)
۲۴ ارديبهشت ۱۵:۳۰
آخی.خب بعضی مرد ها این طورین دیگه.بابات دلش می خواد آشتی کنین.شما هم بگذرین دیگه. :)
مگه چی شده؟البته اگه فضولی نباشه.

پاسخ :

تو دو سه کامنت قیلی نوشتم ببینی اگه:)
منو
درباره من
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
پیوندهای روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان