دلم تنگه...

جلسه آخر کلاس فیزیک یهو "س" یه آه عمیق و آروم کشید. زیر گوشش گفتم چی شده؟
گفت هیچی،دارم فکر میکنم خوشبحال اونایی که الان دارن اناتومی میخونن...
و بعدش من هم یه آه عمیق و آروم کشیدم ...
پ.ن :راستی امروز روز سمپاده !روزمون مبارک!هرچند فارغ التحصیل شدم اما دلم هنوز تو اون مدرسه ست...!
پ.ن :پشت کنکور مثه برزخه. من برزخ رو دوست ندارم. میخوام تکلیفم روشن باشه.
خوشبحال اونا که فردا امتحان دارن و صبح زود میرن مدرسه!فکر نمیکردم یه روز حسرتم این باشه ...
خدایا گوشه چشم لازمم. یه کوچولو اندازه یه اتم از درهای رحمتت رو به روم واکنی درست میشم...
۳ نظر
لاله :)
۱۴ ارديبهشت ۲۳:۲۰
منم هرگز فکر نمیکردم دلم واسه امتحان نهایی فشرده مزخرف سال سوم تنگ بشه...

پاسخ :

آخ گفتی...
آلاء ..
۱۵ ارديبهشت ۰۲:۰۸
از خدا کم نخواه همتت بلند،باشه
مگه خدا بخیله اندازه اتم در باز کنه😂
ازش چیزای،بزرگ بخواه و کافی نباشه برات 
زندگی کلا برزخه:)
اونایی که اناتومی میخونن برزخ های،دیگه ای دارن
نمیخوای این عدد گذاشتن برا نظر و حذف کنی؟سختمونه خو

پاسخ :

چه حرف قشنگی زدی :)
خدایا اندازه اتم چیه ! هرچی داری به من بده!😂
آره زندگی کلا برزخه !هعیییی!
جدی عدد میاد؟! نمی دونستم! احتمالا پیش فرض بوده! انقدر خودم از عدد بدم میاد! الان برش میدارم‍!
Ftme ...
۱۵ ارديبهشت ۰۲:۵۳
 ازهمون اخر اسفند که تعطیل شدیم دلم تنگ شد واسش
چه دورانی بود

پاسخ :

هعییییی
راست میگن َآدم باید از لحظات زندگیش لذت ببره!
منو
درباره من
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
پیوندهای روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان